
جایگاه زن دراسلام در سه جمله
زمانی که دختر است , دروازه بهشت را برای پدرش باز می کند .
زمانی که همسر است , دین شوهرش را تکمیل می کند .
و زمانی که مادر است , بهشت زیر قدومش است .
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم


زمانی که دختر است , دروازه بهشت را برای پدرش باز می کند .
زمانی که همسر است , دین شوهرش را تکمیل می کند .
و زمانی که مادر است , بهشت زیر قدومش است .
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

بابایی..
میشهنری؟!
اخهمندوستدارم
+عزیزدلبابااگرمننرم
حرمعمهجانخرابمیشه
اگرمننرمهمسنسالاتنمیتونندرسبخونن
نمیتوننزندگیکنن
بابا..
+جاندلبابا
یهقولمیدیبهم؟!
+چهقولی؟
مراقبخودتباشیا..
منمیادتنره
قولبدهبرگردی
ولیحتیانگشتتمنبری
+قولمیدم..
هیچوقتیادمنمیری
وجودمنیچطورییادمبری؟!
چشممراقبخودمم
دخترِباباشماهمقولبده
مراقبمادرتوخواهروبرادرتباشی
قولمیدمبرگردم..
ولیمعلومنیستشایدانگشتمموندلایدرماشین..!
_خندهایزد..
(خندهایازجنسخندهاسمانیها)
دخترشوبغلکرد
بوسید..
بابقیهخدافظیکرد
یکمبدختراشوپسراشنگاهکرد
رفتنوزادشوگرفتبغلشوگونهاشبوسید..!
گفتقولبدهراهمنوادامهبدی..
کولشوگذاشترویدوشش
رفت..
دخترتوینبودشبیقراریمیکرد
وقتیباباشزنگمیزد
بغضشبزورقورتمیداد..
بریدهبریدهمیگفت:
ب..ا..با
با..بایی
کیبرمیگردی!؟
گوشیومیداددستمادر
میدویدتویاتاق..
گوشههمیشگیمینشستبعکسهایباباش
خیرهمیشد..
بالاخرهانتظارشتمومشد
باباشبهقولشعملکرد..
برگشت..
مراقبخودشبودا
اخهقولدادهبودزخمینشه
بیسراومد
خودشوامادهکردهبودواسهبغلبابایی
نهبغلکردنتابوت..!
الاندیگهپاتوقهمیشگیششدهبودمزاربابا
هرچیمیشدمیرفتپیششودردودلمیکرد
چهشبهاکهتاخودصبحنمیخوابیدو
باعکسباباصحبتمیکرد
واشکاشمثلسیلجاریمیشد..!
حالاشمابگید
اینهمهطعنهوکنایهشنیدن
برایپولرفته؟!
اخهخودتحاضریبخاطرپولبریوبرنگردی؟!
بریودخترتبیتابویتیمبشه!؟
حاضری!؟
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

تا غرور و خود پسندی را از دل هایشان خارج کند ,
و به جای آن فروتنی آورد,
و وسایل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد .
حضرت علی ( ع )
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

1-زیاد قل هو الله احد خواندن
2- کم خوردن
3- نشستن با علماء
5- راه رفتن در مساجد
– آیت الله مجتهدی.
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم
مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ
از شر آنچه آفریده
وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ
و از شر تاریکی چون فراگیرد
وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ
و از شر دمندگان افسون در گره ها
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ
و از شر (هر) حسود آنگاه که حسد ورزد
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

عشقو مهمون دلم کردی… خواب میدیدم بغلم کردی
بی تو یه لحظه من نمیتونم! یعنی محرم زنده میمونم…
دلشوره کرب و بلا دارم… حسین جونم غربت کربلا!
حیفه آدم بمیره تو حسرت کربلا روی جنازم بریزید تربت کربلا!
عشقو مهمون دلم کردی… خواب میدیدم بغلم کردی!
بی تو یه لحظه من نمیتونم! یعنی محرم زنده میمونم…
دلشوره کرب و بلا دارم… حسین جونم غربت کربلا!
حیفه آدم بمیره تو حسرت کربلا… روی جنازم بریزید تربت کربلا!
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

یمنی عهدنا غزویٌّ صبرنا
یمنی عهدنا غزویٌّ صبرنا
عراقیٌ فخرنا لبنانیٌ قوتنا ایرانیٌ جیشُنا ایرانیٌ جیشُنا
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقاومون نحن المنتقمون
نحن المنتقمون
نحن المنتقمون
جولان بنویسید وقت است که از قدرت طوفان بنویسید
در قحطی و آوارگی و جنگ از معجزه ی صبر مسلمان بنویسید
در غربت باریکه ی غزه از غیرت مردان حماس و از وسعت ایمان بنویسید روی کفن کودک این خاک انسان بنویسید انسان بنویسید
با اشک بر این خاک مقدس این تربت آلوده به صهیون
باران بنویسید صهیون بخوانید شیطان بنویسید
یمنی عهدنا غزویٌّ صبرنا
عراقیون فخرنا لبنانیون قوتنا ایرانیون جیشونا ایرانیون جیشونا
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقاومون نحن المنتقمون
نحن المنتقمون
از تن بنویسید از جان بنویسید
شد وقت براندازیِ صهیون
هر روز فراخوان بنویسید
لبنان و عراق و یمن و شام
در زمره ی یاران بنویسید
از وعده صادق
از قدرت جمهوری اسلامی ایران بنویسید
حکامِ مسلمان
صد مرتبه از واژه ی وجدان بنویسید
بر صفحه ی خونخواهی صهیون پایان بنویسید
پایان بنویسید
صهیون بخوانید، شیطان بنویسید
صهیون بخوانید، شیطان بنویسید
یمنیون عهدنا
غزویٌّ صبرنا
عراقیون فخرنا
لبنانیون قوتنا
ایرانیون جیشونا
ایرانیون جیشونا
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقاومون نحن المنتقمون نحن المنتقمون
ما را همه امروز رجز خوان بنویسید
آماده ی میدان بنویسید
ما را همه قاسم
ما را همه امروز سلیمان بنویسید
مغنیه، ابو المهدی و تهرانی و چمران بنویسید
حاج احمد متوسلیان بنویسید
از معجزه ی خون شهیدان بنویسید
از معجزه ی خون شهیدان بنویسید
هر جا غلطی سر زد از این دولت جعلی
جبران بنویسید
از خالق صهیون
از گرگ در این معرکه پنهان بنویسید
صهیون بخوانید، شیطان بنویسید
صهیون بخوانید، شیطان بنویسید
یمنی عهدنا غزویٌّ صبرنا
عراقیون فخرنا لبنانیون قوتنا ایرانیون جیشونا
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقاومون یا ایها الصیهون
نحن المقامون نحن المنتقمون نحن المنتقمون
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

اگر کسی سخنی را برضد مومنی نقل کند و قصدش از آن , زشت کردن چهرها و از بین بردن وجهه اجتماعی اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد , خداوند او را از ولایت خود خارج می کند و تحت سرپرستی شیطان قرار می دهد , شیطان هم او را نمی پذیرد .
الکافی – ج 2 – ص 358
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

حسین حسین حسین حسین ابا عبدالله
آتیش بزن منو فریاد میگه حسین
خاکستر تنم تو باد میگه حسین
ایستاده می میرم به خاطر این پرچم
بالا بره،بالا بره بالا بره این پرچم
بالا بره،بالا بره بالا بره این پرچم
می لرزه با اسمت دلا
می لرزه با اسمت دلا
دیوونت میشن عاقلا
این همه داری مبتلا
ای کربلا ای کربلا
حسین حسین حسین ابا عبدالله ابا عبدالله
با اشک مادرم بابا میگه حسین
وقتی که مادرت زهرا میگه حسین
با اشک مادرم بابا میگه حسین
قد چادر صدیقه این علمواین علمو این علمو دوست دارم
این حرمو این حرمو این حرمو دوست دارم
این حرمو این حرمو این حرمو دوست دارم
ایستاده میمیرم به خاطربه خاطر به خاطر این پرچم
بالا بره بالا بره بالا بره این پرچم
بالا بره بالا بره بالا بره این پرچم
حسین حسین حسین ابا عبدالله ابا عبدالله
نقش پرچم ها یا حسین ای سربند دنیا حسین
قلبم میگه الا حسین الا حسین
حسین حسین حسین ابا عبدالله ابا عبدالله
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم

به خیالم توی کربلام دراومد اشکم
الان دقیق روی پله هام روبرو مشکم
دراومد اشکم دراومد اشکم
ای قربون اون زخم پیشونیت اباالفضل
دست خالی ما رو برنگردونی اباالفضل
جوری برات گریه کنم دنیایی حر شه
اونقده گریه میکنم مشک تو پر شه
ای قربون اون زخم پیشونیت اباالفضل
دست خالی ما رو برنگردونی اباالفضل
عمریه پایین پایی ام الحمدلله
روزیمو میده تک یلت یا ام لیلا
ای قربون اون زخم پیشونیت اباالفضل
دست خالی ما رو برنگردونی اباالفضل
هیهات منه الذله : محال است تن به ذلت دهیم